شخصیت شناسی: فرزند چندم هستید؟فرزند چندم بودن چه چیزی را در مورد شخصیت شما فاش میکند؟
فرزند چندم بودن چه چیزی را در مورد شخصیت شما فاش میکند؟ ما به شما می گوییم.
در این نوشتار نگاهی خواهیم داشت به اینکه چگونه ترتیب به دنیا آمدن، از تک فرزندها تا تهتغاریها، روی شخصیت شما تاثیر میگذارد.
فرزند چندم بودن چگونه روی شخصیت شما تاثیر میگذارد
پژوهشگرانی که در دانشگاه میشیگان به مطالعهی رشد عقلانی و ترتیب به دنیا آمدن فرزندان یک خانواده پرداختند، پی بردند که آیکیوی فرزند اول معمولا بالاتر بود. چنانچه قابل تصور است، تفاوت کمی بین ضریب هوشی سهقلوها و دوقلوها وجود داشت. پژوهشگران همچنین نشان دادند که شکاف موجود در ضریب هوشی بین فرزند اول و دوم با فاصلهی زمانی بین فرزندان کاهش مییافت. برای مثال، تفاوت در ضریب هوشی بچههایی که دو سال با هم فاصله داشتند، کمتر بود در مقایسه با بچههایی که یک سال فاصله داشتند.
دانشمندان این تفاوت هوش را به این شکل توضیح میدهند؛ تصور کنید که والدینتان تمام توجهشان را معطوف یکی از فرزندانشان میکنند و محیطی مهیج برای رشد و یادگیری او فراهم میکنند. وقتی که فرزند دوم وارد خانواده میشود، توجهی که والدین میتوانند معطوف هر دو فرزند کنند کاهش مییابد، حتی اگر بکوشند همه چیز را مثل قبل نگه دارند.
تکفرزندها
از آنچه که والدین میکوشند به فرزندانشان بدهند، تکفرزندها بهترینها را دریافت میکنند زیرا مجبور نیستند که توجهی که معطوفشان میشود را با چند نفر دیگر سهیم شوند. ممکن است تصور شود که تکفرزندها تنها هستند، اما آنها به خود و قدرتشان اتکا دارند و آدمهایی خودکفا هستند.
پژوهشگرانی که ۸۰۰۰۰۰ شرکتکننده را مطالعه کردند، پی بردند که مهارتهای کلامی بچهها در خانوادههای کوچکتر و برای فرزند اول بالاتر است. تکفرزندها به عنوان نخستین و تنها فرزند، در زمینهی مهارتهای اولیهی کلامی که احتمالا نیاز دارند، کمک بزرگی از جانب والدینشان دریافت میکنند.
تکفرزندها ممکن است کمی تحت فشار باشند زیرا آنها به تنهایی مسئولیت انتقال ژن خانواده را بر دوش دارند. شما ممکن است به عنوان یک تکفرزند شخصیت لوسی داشته باشید. عادت دارید هرچه را میخواهید بهدست بیاورید، اما قابلیت شما فراتر از این است که یا خواستههایی را که تنها به نفع خودتان است بهدست بیاورید یا برای بهدست آوردن خواستههایتان برای دیگران لب و لوچه آویزان کنید.
نخستین فرزند
شما به عنوان نخستین فرزند، مسئولیت مراقبت از خواهر یا برادر کوچکتر از خودتان را داشتهاید، اما این بدان معنا نیست که در هر فرصتی که دست داده باشد آنها را اذیت نکرده باشید. هر چه باشد شما به عنوان فرزند ارشد قدبلندتر و قویتر بودید. شما اسباببازی یا غذایی را که میخواستید از بقیه میگرفتید.
شواهدی وجود دارد که بچههای اول برای بهدست آوردن پول بیشتر بزرگ میشوند و قبلا نیز گفتیم که نسبت به خواهر و برادرهای کوچکترشان، ضریب هوشی بالاتر و مهارت کلامی بالاتری دارند. دوباره، موضوع در مورد والدین تان است که همهچیز در اختیارتان قرار میدهند تا زمانی که کودک شمارهی ۲ پا به دنیا مینهد.
شما ممکن است مسائل حل نشدهای در رابطه با خواهر و برادرهایتان داشته باشید زیرا احتمالا تصور میکنید آنها موقعیت برجستهی شما را از پدر و مادرتان دزدیدهاند. مشکلی نیست زیرا خواهر و برادرهایتان ممکن است هنوز هم به خاطر اینکه شما همیشه بهترینها را داشتهاید، از دست شما دلخور باشند.
فرزند وسط
شما به عنوان کسی که بین خواهر و برادرهای کوچکتر و بزرگتر قرار دارد، مجبور هستید نقش مذاکرهکننده را ایفا کنید. شما واقعا در برقراری صلح و استدلال آوردن برای کسب آنچه میخواهید، ماهر هستید.
شما به اندازهی فرزند اول و آخر توجه والدین را به خودتان جلب نکردید. در ابراز آزادانهی عقایدتان راحت هستید زیرا مجبور بودهاید. شما مستقلتر از خواهر و برادرهایتان هستید و اگر شما را به حال خود رها کنند، به خوبی میتوانید از خودتان مراقبت کنید.
بله، شما سهیم بودن را بلد هستید. در حقیقت، ممکن است فکر کنید از این کار خسته شدهاید، اما فرزندان وسطی، ظاهرا از بودن افراد خانواده و گروه بزرگ دوستان در اطراف خود لذت میبرند. آنها مهارتهای عالی اجتماعی دارند، معمولا میتوانند احساساتشان را به خوبی مدیریت کنند، و سیگنالهای ظریف را به راحتی از آدمها میگیرند.
آخرین فرزند
بیچاره فرزند آخر! شما مجبور بودید لباسهای کهنهی خواهر و برادرهای بزرگتر را بپوشید و با اسباببازیهای کهنهی آنها بازی کنید. سر به سرتان میگذاشتند، اذیتتان میکردند و همیشه به خبرچینی متهم میشدید.
چه اشکها که نریختید برای اسباببازی که از شما گرفته شد و رفتارهایی که به نظر غیرمنصافانه بودند. اما تمام این اشکها باعث شد قدردان و سپاسگزار باشید، زمانی که صاحب یک اسباببازی جدید یا چیزی که برای خودتان باشد، میشدید.
شما بسیار پرجذبه و خوشبرخورد هستید، تا حدی به این دلیل که مجبور بودید عقایدتان را آزادانه بگویید تا توسط خواهر و برادرهایتان شنیده شوید. مادر و پدرتان بیپرواتر و دلگرمتر بودند زمانی که شما را داشتند. در نتیجه ممکن است احساس کنید آنطور که به رویدادهای مهم زندگی خواهر و برادرهایتان اهمیت میدادند، به رویدادهای زندگی شما اهمیت ندادند.
فرزندپنجم از شش فرزندم ومیان سه پسر وسه دختر، پسردومی
فرزند اول خانواده ام امروز تمام امور خانه در دست من است
من میتوانم خانواده ام را مدیریت کنم برادرم و خواهرم بال هایی هستن برای پرواز من .
سپاس از موضوع خوب شما